ای کاش هیچوقت بزرگ نمیشدیم
 
همش کشکه NO LOVE
کلبه ی تنهایی
 
 

روزی یک دخترک تلفن را برمیدارد و شماره میگیرد و میگوید:  

الو...کسی اونجا نیست مگه اونجا خونه ی خدا نیست

پس چرا کسی جواب نمیده؟یهو یک صدای مهربون میاد

انگار که یه فرشته بود گفت:بله با کی کار داری کوچولو؟!!

دخترک گفت:خدا اونجاست من باهاش قرار داشتم

قول داده امشب جوابمو بده.فرشته گفت:بگو من میشنوم

کودک متعجب پرسید:مگه تو خدایی؟من با خدا کار دارم فرشته گفت:  

هرچی میخوای بگو قول میدم به خدا بگم 

صدای بغض آلود کودک آهسته گفت:ینی خدا منو دوست نداره؟   

فرشته ساکت بود بعد از مکثی نه چندان طولانی گفت:نه خدا خیلی ترو دوست داره

بلور اشکی که در چشمانش حلقه زده بود با فشار بغض شکست ودر روی گونه اش غلطید  

و با همان بغض گفت:اگه نگی خدا باهام حرف بزنه گریه میکنم.بعد چند لحظه هیاهوی سکوت; 

بگو زیبا آنجه که بر دل کوچکت سنگینی میکند بگو.  

دیگر بغض امانش را بریده بو بلند بلند گریه کردو گفت:

خدای مهربون میخواستم بهت بگم ترو خدا نزار بزگ بشم  

فرشته گفت:چرا؟این مخالف تقدیره چرا دوست نداری بزرگ بشی؟

 

کودک گفت:چون اگه بزرگ بشم نکنه مثل بقیه فراموشت کنم

 

نکنه یادم بره که یه روزی بهت زنگ زدم نکنه یادم بره که هر شب باهات قرار داشتم

مثل بقیه که بزرگ شدن و حرف منو نمیفهمن مثل بقیه که بزرگن و فکر میکنن من الکی میگم 

با تو دوستم مگه با هم دوست نیستیم؟پس چرا حرفمو کسی باور نمیکنه خدا؟چرا بزرگا  

حرفاشون سخته مگه اینجوری نمیشه باهات حرف زد...؟خدا پس از تمام شدن حرفای کودک گفت:

آدم محبوبترین محبوب من است ای کاش همه مثل تو به جای خواسته های عجیب من رو از خودم

 

طلب میکردن تا تمام دنیا در دستشان جا میگرفت کاش همه مثل تو مرا برای خودم و نه برای

خود خواهی شان میخواستند.دنیا برای تو کوچک است بیا تا همیشه کوچک بمانی و هرگز بزرگ نشوی...  

کودک کنار گوشیه تلفن در حالی که لبخند به لب داشت در آغوش خدا

 

به خواب عمیق همیشگی فرو رفت.....



لاوان چت بهترین چت روم فارسی

نظرات شما عزیزان:

پانته آ
ساعت16:20---29 ارديبهشت 1392
آخی!
پاسخ:مرسی که نظر دادی پانته ا فدات


saba17
ساعت16:06---28 ارديبهشت 1392
سلام خوب بود تا اینجا که دیدم گریم نگرفت حالا بقییه رو میخونم تا ببینم اشکم در میاد یانه

سهیلا خاطرات
ساعت22:10---27 ارديبهشت 1392
همیشه
در سختی ها به خودم میگفتم:
این نیز بگذرد…
هنوز هم میگویم !
اما…
حال میدانم ؛
آنچه میگذرد عمر من است ،
نه سختی ها…!


الهــــ♥ـــه
ساعت15:05---26 ارديبهشت 1392
۞♥
♥۞♥♥۞♥
♥۞♥♥۞♥♥۞♥
عالی بــــــــــــــــــود
♥۞♥♥۞♥♥۞♥
♥۞♥♥۞♥
♥۞♥


الهــــ♥ـــه
ساعت15:02---26 ارديبهشت 1392
وااااااااای خیلی قشنگ بوددددددد

گمنام17
ساعت11:41---26 ارديبهشت 1392
خییییییییییییییلی قشنگ بود خیلی هم معنی داشت ای کاش منم بزرگ نمیشدم ولی حیف......کتر از رو مجله نگا کن اقای عاقل

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






ارسال شده در تاریخ : برچسب:, :: :: توسط : Alone boy!!!

درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عشق چرته و آدرس zendegicherte.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 21
بازدید دیروز : 112
بازدید هفته : 133
بازدید ماه : 143
بازدید کل : 8703
تعداد مطالب : 57
تعداد نظرات : 137
تعداد آنلاین : 1



کد حرکت متن دنبال موس